نمایشدانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی – دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی – علم افشا
کتاب یک جلوش، تابی نهایت صفرها معلم شهی دکتر علی شریعتی
یک، جلوش، تا بینهایت، صفرها
مقدمه:
روشنفکران متعهد مسلمان، باید هنر حرف زدن با شش مخاطب را تمرین کنند
: روشنفکران جهان، برادران مسلمان، توده شهری، زنان، روستاییان و بچه هامان
! و این یک « تمرین » به عنوان برقرار کردن ارتباط ذهنی و انتقال این ایدئولوژی،
برای بچه ها، و به عنوان دعوتی در آغاز کردن این راه، برای بزرگ ها، همفکرهای
دست به قلم. در این تمرین، من – ناشی ترین نویسنده و ناتوان ترین قلم در این راه –
دشوارترین اندیشه را انتخاب کرده ام، تا نویسندگان ورزیده و قلم های توانا در انتخاب
اندیشه های ساده تر تردید نکنند.
بچه های ما می فهمند
آدم وقتی فقیر میشه، خوبی هاش هم حقیر میشه، اما کسی که زور داره، یا زر داره، عیب «شه» ،
هنر می
بینند،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
«چرند» هاشه، «حرف حسابی» می شنوند، «آروغ های بیجا و نفرت بار» شه، فلسفه و دانش و دین
می فهمند، حتی «شوخی های خنک و بی ربط» او، از خنده حضار را روده بر می کند؟ روزی که ما مسلمان
ها پول داشتیم، زور داشتیم، استادهای دانشگاه اسپانیا، ایتالیا، فیلسوف ها و دانشمندهای ارویا، وقتی
می خواستند درس بدهند، قبا و لباده ملاهای ما را به تن خود می کردند، خود را | به شکل بوعلی سینا و رازی و غزالی در می آوردند، همون که باز استادهای دانشگاه های ما امروز، تو جشن ها
می پوشند، لباس های خودشان را هم از فرنگی ها می گیرند! می خواهند ادای کانت و
دکارت را در بیارند، خود را به شکل استادهای دانشگاه های اسپانیا، ایتالیا، فرانسه
و انگلیس بیارایند؟ صنعتگر های مسیحی در اروپا، تقلب که می کردند، مارک «الله» را
روی جنس های خودشان می زدند، یعنی که این ساخت اروپایی نیست، کار بلخ و بخارا
و طوس وری و بغداد و شام و مصر و اسلامبول و قرناطه و اندلس است،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
حتی روی صلیبا، مارک «الله» می زدند! | جنگ های صلیبی که شد، آن ها افتادند به جان ما،
ما افتادیم به
جان هم، مسیحی ها و جهودها یکی شدند، مسلمان ها صدتا شدند، سنی به جان شیعه
، شیعه به جان
سنی، ترکی به جان ایرانی، ایرانی به جان عرب، عرب به جان بربر، بربر به جان تارتار، ..
. باز هر کدام تو
خودشان کشمکش، دشمنی، بدبینی، جنگ و جدل! حیدری، نعمتی
، بالا سری، پایین تری، یکی شیخی،
یکی صوفی، یکی امل، یکی قرتی … نقشه جهان را جلو خود بگذار، از خلیج فارس
یک خط بکش تا اسپانیا،
از آنجا یک خط دیگر تا چین، این مثلث میهن اسلام بود! و یک ملت، یک ایمان، یک کتاب
، حالا؟ مسلمان های
یک مذهب، یک زبان، یک محل، توی یک مسجد، هفت تا «نماز جماعت! »» می خوانند.
توی برادران جنگ هفتاد و دو ملت بر پا شد، هر ملتی اسلام را رها کرد، رفت به
سراغ قصه های مرده،
خرابه های کهنه، استخوان های پوسیده … «خدا» را از یاد بردند، «خاک» را به جای آوردند.
سر همه ما
را به خاک بازی،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
به خون بازی، فرقه سازی، دسته بندی، به جنگ های زرگری به بحث های
بی خودی، به
حرف های چرت و پرتا، به فکرها و علم های بوک و بوچ، عشق ها و کینه های بی ثمر،
به گریه ها و ندبه های بی اثر
، به دشمن های عوضی، به خنده های الکی، بند گردند. چشم ما را با لالایی خواب
کردند فرنگی ها هم مثل مغول ها : « آمدند و سوزاندند و کشتند و بردند و … » اما نرفتند؟ و ما یا سرمان به خودمان بند بود
و نخواستیم ببینیم، یا به جان هم افتاده بودیم و نتوانستیم ببینیم و یا اصلا برگشته بودیم
به عهد بوق به جستجوی قبرها، باد و بروت های استخوان های پوسیده، استخوان بوسیده ها
و نبودیم که ببینیم! طلاهامان را بردند و ما را فرستادند دنبال عصر طلایی به دنبال نخود
سیاه. ملیت، نبش قبر مذهبا، الشب اول قبر
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
حال، فراموشش کن زندگی، ولش کن . هزار و دویست و پنجاه سال پیش، پدر شیمی قدیم –
جابر ابن حیان – در کلاس مسجد پیامبر، نزد امام
صادق (ع) ، رییس مذهب شیعه، درس شیمی فرا می گیرد و هزار و دویدست و پنجاه
سال بعد نزد پیروان پیامبر و شیعیان امام صادق (ع) درس شیمی در کلاس مدرسه حرام می شود. هزار
و دویست سال پیش، ما برای اولین بار در یک جامعه اروپایی – اندلس – بی سوادی را ریشه کن می کنیم، و
هزار و دویست سال
بعد، بی سوادی جامعه ما را ریشه کن می کند. آن ها بیدار شدند و ما به خواب رفتیم.
مسیحی ها و
جهودها یکی شدند و ما صد تا، آن ها پولدار شدند و زوردار و ما فقیر و ضعیف
او کار ما ؟ یک دستمان هنوز
هم مشغول کشمکش های قدیمی اند و نفهمیده اند در دنیا چه خبر شده است؟
یک دسته هم که فهمیده
اند دنیا دسته چه کسانی است، نشسته اند و مثل میمون، آدم ها را تماشا می کنند
و هر کار آن ها می
کنند،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
اینها هم اداشان را در می آرند! در چشم اینها، فقط فرنگی ها آدم اند!
آدم حسابی اند، چون فرنگی ها
بول دارند، زور دارند. ماها دیگر فقیر شدهایم، خوبی ها مان هم حقیر شده اند، و آن ها که پولدار شده اند
عیب هاشان هم هنر شده است ! آن ها می خواهند همه مان و همه چیزمان
را میمون بار بیارند و میمون
وار. استادهامان را، شهرهامان را، خوانواده هامان را، و … حتی بچه هامان را !
آن ها فقط از یک چیز می
ترند! از این می ترسند، که ما دیگر از آن ها «تقلید نکنیم. چطور می شود که
از آن ها تقلید نکنیم؟ وقتی که
بتوانیم خودمان بفهمیم. آن ها فقط از فهمیدن تو می ترسند، از تن تو – هر
چه قدر هم که قوی باشد –
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
ترسی ندارند، از گاو که گنده تر نمیشی، می دوشنت، از خر که قوی تر نمیشی، بارت می کنند، از اسب که
دونده تر نمیشی، سوارت میشند! آن ها از «فکر» تو می ترسند.
اینه که بزرگ تر ها که «فکر» دارند باید فقط به چیزهای بی خود فکر کنند، بچه ها را هم باید جوری بار بیارند
که هر کاری یاد بگیرند فقط و فقط «فکر» نکنند! بچه هایی باشند، نونور، تروتمیز، چاق و چله، شاد و خندان،
اما … ببخشید! از چه راه از این راه که عقل بچه هامان را از سرشان به چشمشان بیارند!
چطوری ؟ با روش
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
آموزش و پرورش مدرن آمریکایی، سمعی و بصری! یعنی باید چشمات فقط کار کند،
یعنی فقط باید گوشات
کار کند، چرا ؟ برای اینکه آن چیزهایی را که پنهان می کنند و پنهانی می کنند
نبینی. برای اینکه آن کارهایی
را که یواشکی و بی سر و صدا می کنند نشنوی. و آن ها هر چه می کنند، هر چه می ارند و می برند هم
پنهانی است هم بی صدا اما بچه های ما، گربه سیاه دزد را، که از دیوار بالا می آید، از پنجره تو میاد، هم می
بینند، هم صدای باهای نرم و بی صداش را می شنوند، آری، بچه های ما، همه چیز را می فهمند. حتی
جهان را، همه چیز جهان را، حرکت همه چیز را، پوچی را، معنی را، دنیا را، آخرت را، برای خود را، برای خلق
را، برای خدا را، حتی شهادت را و …
«توحید» را
« یک
جلوش،
– تا بی نهایت –
صفرها » را
علی شریعتی
یک جلوش تا بی نهایت صفر ها …
یکی بود ،
یکی نبود ،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
غیر از «خدا»، هیچ چی نبود ،
هیج کی نبود ،
خدا تنها بود،
خدا مهربان بود ،
خدا بینا بود،
خدا دوستدار زیبایی بود ،
خدا دوستدار نیکی بود،
خدا دوستدار شایستگی بود ،
خدا از سکوت بدش می آمد،
خدا از سکوت بدش می آمد ، خدا از بوچی بدش می آمد،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
خدا از نیستی بدش می آمد …
خدا « آفریننده » بود.
مگر می شود که « نیافریند » ؟
ناگهان ابرها را آفرید،
در فضای نینتی رها کرد ،
ابرهایی از « ذره » ها ،
هر ذره ،
منظومه ای کوچک، نامش، اتم ،:
آفتابی در میان ،
و بیرامونش، ستاره ای، ستاره هایی، پروانه وار، در گردش،
(کعبه ای، بر گردش، پرستندگان در طواف)
ابرها به حرکت آمدند،
نیرومند، فروزان، بر جوش و خروش،
مثل دود،
مثل گردباد،
مثل گرداب،
مثل آتش
گردان،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
اتمی بزرگ ، نامش، منظومه:
آفتابی در میان ، |
پیرامونش، ستاره ای، ستاره هایی، پروانه وار، در گردش،
(کعبه ای، بر گردش، پرستندگان در طواف!
از سنگ سیاه تا سنگ سیاه) |
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
* * *
زندگی بدید آمد،
زندگی پدید آمد،
گیاه ها :
از خزه های کوچک تا درخت های بزرگ،
و حیوان ها،
از میکروب ها، تا ماموت ها،
و در آخر، انسان :
بدها و خوب ها،
بدها، بدتر از همه بدهاء
خوب ها، خوب تر از همه خوب ها:
بدها مثل شیطان،
خوب ها، مثل خدا.
زندگی، یک « ذره جاندار »، یک « تخم»،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
تخم یک گیاه: در خاک سبز می شود، سر می زند، نمو می کند، نهال می شود، جوان می شود، شاخ و برگ ما افشاند، گل و میوه می دهد، پیر
می شود، خشک می شود، می میرد، خاک می شود،
از او باز تخم می ماند، مثل روز اول، تخم یک حیوان: جنین، نوزاد، کودک، نوجوان، جوان، کامل، پیر، مرگ، از او
باز تخم می ماند، مثل روز اول زندگی هم دور می زند: تحم یک گیاه، تخم یک حیوان ، از صبح تولد تا شب
مرگ، تمام عمر در جنب و جوش، در تلاش، در حرکت، هر لحظه جایی، هر جا، در حالی،
همیشه و همه جا، در جستجوی لذت، در پیرامون احتیاج، از تولد
یکی بود ،
یکی نبود ،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
غیر از «خدا»، هیچ چی نبود ، هیچ کی نبود ،
جهان آفریده شد:
دره ها ، منظوممه ها , زنده ها …
زمین ها، آسمان ها ، ستاره ها ، آفتاب ها، مشرق ها و مغرب ها ، گیاهها و حیوانها ،
دیدنی ها و ندیدنی ها ،
هر کدام در حرکت، در تلاش، بانظمی ثابت ، در تغییری دائم،
زندگی سر زده از مرگ، مرگ زاده ی زندگی، روز سر زده از شب، شب زاده ی روز ،
همه چیز در حرکت ، همه چیز دورزن:
آفتابی در میان ،
پیرامونش، ستاره ای، ستاره هایی در گردش ،
(کعبه ای در میان ، بر گردش , پرستندگان در طواف!
از سنگ سیاه تا سنگ سیاه )
* * *
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
یکی بود،
یکی نبود،
– غیر از خدا – هیچ چی نبود، هیچ کی نبود،
آفرینش پایان یافت و جهان بر پا شد…
و زمین ها و آسمان ها، ستاره ها و افتاب ها، مشرق ها و مغرب ها،
جاندارها و بیجان ها، گیاه ها و حیوان ها، دره ها، منظومه ها … همه با نظمی ثابت، در تغییری دائم، همه در حرکت، حرکت همیشگی،
همیشه در جستجو، در جستجوی چیزی، دور زنان، به دور چیزی.
آفتابی در میان ،
پیرامونش، ستاره ای، ستاره هایی در گردش ، کعبه ای در میان ، بر گردش , پرستندگان در طواف!
از سنگ سیاه تا سنگ سیاه )
***
– چرا تمام چیزهای جهان شکل کره است ؟
زمین ، ستاره ، خورشید ،
الکترون و پروتن ،
هر ذره ای :
– خشت بنای این جهان –
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
منظومه ای :
– شهری، دهی، از کشور بی سر و پایان جهان –
چرا تمام حرکت های جهان دایره ای است ؟ زمین، ستاره، خورشد ،
الکترون و پروتون، هر مولکول، هر اتم، هر ذره ای:
– خشت بنای این جهان –
منظومه ای : – شهری، دهی، از کشور بی سر و پایان جهان –
هر زنده ای :
– چه گیاه چه جانور – دور می زند: دایره وار ،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
تمام چیزهای جهان دایره وار دور می زند: آب، خاک، شب، روز، صبح، غروب،
هر ثانیه، هر دقیقه، هر ساعت، هر هفته، هر ماه، هر فصل:
– بهار، تابستان، پاییز، زمستان – هر سال ! |
یکی بود ، یکی نبود ، غیر از خدا هیچ چی نبود ، هیچ کی نبود :
زمین ها بود ،
آسمان ها بود ،
ستاره ها، خورشید ها ،
مشرق ها، مغرب ها ، فضای جهان بی آغاز ، بی پایان ،
و در این گوشه،
آفتابی در میان
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
پیرامونش، ستاره ای، ستاره هایی، پروانه وار، در گردش، و
مجموعا : یک « منظومه » و در آن گوشه، یک منظومه دیگر و در گوشه دیگر، یکی دیگر، و یکی دیگر،
و دوتا و ده تا و صد تا و هزار تا و یک
میلیون و یک
میلیارد و تا …
کسی نمی داند چند میلیارد، میلیارد، میلیارد …! |
یک عدد « یک » روی کاغذ بنویس،
هرچقدر میتونی ، جلوی یک، « صفر بذار »
صفحه ات که تمام شد، صفحه دیگر بگیر،
دانلود کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – علی شریعتی
دانلود رایگان کتاب یک جلوش تا بی نهایت صفرها – شریعتی
کاغدت که تمام شد، کاغذ دیگر بخر، دواتت که ته کشید، دوات دیگر وردار، جوهرت که تمام شد، جوهر دیگر
بخر،
وقتی دستت خسته شد،
از دوستت خواهش کن که او صفر بذاره،
دست او که خسته شد ، تو باز ادامه بده ،
تو که غذا می خوری او صفر ها رو بذاره، وقتی تو صفر می گذاری، او غذاشو بخوره،
شب که میشه، به نوبت بخوابین،
تو صفر بذار، او بخوابه،
وقتی که او بیدار شد، تو بخواب او صفر بذاره، پیر که شدین، به بچه هاتون بگین ، کارتونو دنبال کنن، آخر های
عمرتان ، وقتی دیگه پیر پیر شدین ، یک لحظه دست از کار بکشین ، روز اول فقط دو تا بچه بودین فقط بلد
بودین که صفر بذارین، حالا دو تا پیر زمین گیر شده این،
فقط می تونین صفر بشمارین،
باز بچه شدین ،
و..
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.